یکی یه دونم سید مهدی جونیکی یه دونم سید مهدی جون، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه سن داره

عشق مامان وبابا

اولین حمام سیدمهدی تو خونه خودمون

سلاااااااااام عزیزم آقا سیدمهدی تو تاریخ ٢٦/٤/٩١با همکاری سر سختانه پدر و مادر بالاخره به حمام رفت اون هم با تمهیدات از قبل تعیین شده که کی ببرتش کی بشورتس و کی لباس تنش کنه خلاصه بعد از کلی برنامه ریزی و مشورت به این نتیجه رسیدیم که بابا شما رو ببره حموم و من بیام و شما رو لولو کنم و بعدشم بیارم لباس تنت کنم طبق معمول کار بیشترش با من بود دیگه ولی خوب شما پسمل خیلی خوبی بودی واصلا گریه نکردی .چندتا عکس تو حموم ازت گرفتم که واست میزارم تا مامان جون ببینه چه دختر زرنگی داره واسه خودش کلی بزرگ شده.... به ادامه مطلب برید ...
31 تير 1391

واکسن 4ماهگی

سلام عزیزم ببخشید که این مدت نتونستم به وبلاگت سر بزنم تولد چهارماهگیت مبارک   روز چهارشنبه ١٠خرداد روز واکسن تو بود از چند روز قبل استرس داشتم که نکنه اذیت بشی خلاصه روز موعود فرارسید من نیم ساعت به رفتن١٢قطره استامینوفن بهت دادم و با عمه جون بردیمت مرکز بهداشت بعد از اندازهگیری قد و وزنت که قدت ٦٤سانتیمتر بودو وزنت ٦کیلو و٢٠٠گرم بود و هم چیز خداروشکر خوب بود....  نوبت رسیدبه واکسن من که اصلا دلم نیومد بیامتو اتاق بعد از چند لحظه صدای جیغ شما همه جا رو پرکرد  من سریع بغلت کردم و تو بعد از چند لحظه آروم شدی اون روزش خوب بودی ولی فرداش یکم اذیت شدی خداروشکر تب نکردی چون مامانی قطرت و رو ساعت میداد .عزیزم خداروشکر...
30 تير 1391
1